رجعت (10) رجعت اسماعیل صادق الوعد به دنیا
بسم الله الرحمن الرحیم
بازدید کننده ی بزرگوار! جهت مطالعه ی بهتر و کامتر مطالب این وبلاگ می توانید به وب سایت :::هم اندیشی دینی::: مراجعه بفرمایید.
رجعت اسماعیل صادق الوعد «علیهالسلام» به دنیا
در میان پیامبران عظیم الشأنی که در قرآن کریم نامشان برده شده دو تن اسماعیل هستند. یکی از آنها پسر حضرت ابراهیم «علیهالسلام» است و دیگری اسماعیل صادق الوعد. در سورهی مریم آمده است: «وَ اذْکُرْ فِی الْکِتابِ إِسْماعیلَ إِنَّهُ کانَ صادِقَ الْوَعْدِ وَ کانَ رَسُولاً نَبِیًّا»[1] او به سوی قومش مبعوث شد و قومش او را تکذیب کردند و او پس از بازداشت زنده زنده پوست از سر و صورت او کندند. فرشتهی عذاب آمد که قوم او را عذاب کند. از او پرسید که آنها را چگونه عذاب کند. اسماعیل گفت: من نیازی به عذاب آنها ندارم.
خداوند متعال به او وحی کرد: ای اسماعیل! چه حاجتی داری؟
عرض کرد: خداوندا! تو برای ربوبیّت ، رسالت محمّد «صلیاللهعلیهواله» و ولایت اهل بیتش پیمان گرفتهای و برگزیدگان بندگانت را آماده ساختهای که امّت او با امام حسین «علیهالسلام» چه رفتاری خواهند کرد. خداوندا! تو حسین «علیهالسلام» را وعده کردهای که به دنیا رجعت کند تا شخصا از قاتلینش انتقام گیرد. حاجت من این است که مرا نیز در رجعت برگردانی تا شخصاً از کسانی که با من چنین رفتار کردهاند انتقام گیرم.
خداوند به اسماعیل صادق الوعد وعده داد که همراه امام حسین «علیهالسلام» رجعت نماید.[2]
[1] . مریم 54.
در تفسیر المیزان چنین آمده است:
مفسرین در اینکه این اسماعیل کیست اختلاف کردهاند، بیشتر آنها گفتهاند که او فرزند ابراهیم خلیل الرحمن است و اگر او را تنها نام برده و از اسحاق و یعقوب نام نبرد براى این بوده که نسبت به خصوص او عنایت داشته است. و بعضى گفتهاند: اسماعیل بن حزقیل یکى از انبیاى بنى اسرائیل است، چون اگر فرزند ابراهیم بود مىبایست اسحاق و یعقوب را هم نام مىبرد.
دلیلى که بیشتر مفسرین براى نظریه خود آوردهاند «که به خصوص اسماعیل عنایت داشته» حرف صحیحى نیست، زیرا اگر چنین بود جا داشت که نام وى را بعد از نام ابراهیم و قبل از داستان موسى ذکر کند نه بعد از داستان او. (انتهى)
در تفسیر مجمع البیان آمده است: در این کتاب آسمانى، اسماعیل بن ابراهیم را یاد کن که همواره بوعدههاى خویش وفا مىکرد و رسولى بود که بسوى قوم جرهم فرستاده شد. ابن عباس گوید: با مردى وعده گذاشت که در جایى منتظرش بماند. آن مرد فراموش کرد و اسماعیل یک سال در آنجا ماند تا آمد. این مطلب از امام صادق علیهالسلام نیز روایت شده است. مقاتل گوید:
سه روز منتظر ماند. برخى گویند: اسماعیل بن ابراهیم، پیش از پدر، از دنیا رفت. این اسماعیل، اسماعیل بن حزقیل است که بسوى قومش مبعوث شد و قوم پوست سر و صورتش را کندند. خداوند او را در عذاب و عفو قوم مخیر گردانید. او نیز کار آنها را بخدا واگذار کرد تا آنها را عذاب یا عفو کند. از امام صادق علیهالسلام نیز، همین طور روایت شده است. گویند: فرشتهاى از جانب خداوند، نزد وى آمد و گفت: خداوند ترا سلام مىرساند و مىگوید: دیدم که چگونه ترا شکنجه دادند. بمن دستور داده است که در اطاعت امر تو باشم. هر چه خواهى بمن امر کن. گفت: من به حسین علیهالسلام تأسى مىجویم. (انتهى)
در تفسیر اثنى عشرى آمده است: و این اسمعیل (علىنبیناوالهوعلیهالسلام) غیر از اسمعیل پسر ابراهیم است. (انتهى)
در تفسیر احسن احدیث آمده است: این اسماعیل از انبیاء بنى اسرائیل غیر اسماعیل بن ابراهیم است، چنان که از صریح آیات بعدى روشن خواهد شد. (انتهى)
در تفسیر قمى آمده است: او إسماعیل بن حزقیل علیهالسلام است. (انتهی)
[2] . بحار الأنوار، ج53، ص105.